چوپان دروغگو - [Master Generals]

Day 1,691, 04:23 Published in Iran Iran by A.X.E
خاطرات دوران کودکی هرگز از فکر آدم پاک نمی شود. انسان از آن چیزی که در دوران کودکی و نوجوانی و سپس جوانی کسب می کند می تواند در تمام طول زندگی از آن استفاده مثبت کند. چه خاطرات خوب و چه بد اثر بسیار زیادی در شکل گیری شخصیت انسان می گذارد بطوریکه در تمام طول عمر همراه آدم خواهد بود.

یادم نمی رود زمانیکه دبستان می رفتم و اولین انشاء را که معلم به ما داد فایده گاو و یا گوسفند بود. شاگردان آن چیزی را که مشخصات گاو و یا گوسفند بود روی کاغذ می نوشتند وهمه شاگردان یک جور می نوشتند. می نوشتند که گوسفند حیوانی است که شیر می دهد و از شیر آن می توان کره، ماست و یا پنیر درست کرد. البته گوسفند پشم هم دارد که مصارف فراوان دارد.
یادم به آن روزی افتاد که بعضی تابستان ها به دهات می رفتیم و یکی از تفریحات ما تماشای گله گوسفندها بود. ما از دیدن این همه گوسفند که مشغول چریدن بودند لذت می بردیم، همین طور از گفتن بع بع آنها. چوپان هم در گوشه ای بر سخره می نشست تا مواظب گوسفندان باشد. اگر چوپان با ذوقی بود نی هم همراه داشت تا برای گوسفندان بنوازد و آنها را خوشحال کند تا شیر بیشتری بدهند.



اما شوربختانه امروز همه چیز تغییر کرده است. گوسفندان روی دوپا راه می روند و شیر هم نمی دهند. مثل روزهای قدیم چوپان دارند ولی او بجای کلاه نمدی، زبان قصار و منطق کاغذی دارد. ذوق نی زدن هم ندارد. بجای اینکه گوسفندان خود را به مرغزار هدایت کند آنها را به زیر زمین تاریک می برد تا آنها را شستشوی مغزی بدهند و همچنین مجهز به سلاح چاپلوسی و فحاشی می کنند تا به جان آدمهای بی گناه بیفتند و از این طریق قدرتشان را به رخ دیگران بکشند. این گوسفندان به فرمان چوپان دروغگو با فحاشی و عربده کشی به انسانهای بی گناه حمله می کنند تا وحشت و بی عدالتی را در جامعه گسترش دهند. چوپان دروغگو بجای اینکه بر سخره بنشیند و با نی خود گوسفندان را به وجد بیاورد با دادن ساندیس به دست این گوسفندان دستور ترور شخصیتی کسانی را صادر می کند که خلافش چیزی را بگویند و یا انجام دهند.



چوپان دروغگو برای حفظ موقعیت خود به همه چیز متوسل می شود. بجای خدا می نشیند و فرمان صادر می کند. شروع به پخش انواع و اقسام ساندیس ها می کند تا از این طریق گوسفندان را راضی کند. هر روز چهره خود را بزک می کند تا نورانی جلوه دهد. ماسکی بر چهره دارد تا چهره زشت و خارج از انسانی و خون آشام او را نمایان نکند. او برای رسیدن به هدف همه چیز را زیر پا می گذارد. او تمام حقیقت و انسانیت را در خود خلاصه می کند و مخالفین را دشمنان ایران و وطن میداند. گوسفندان این چوپان دروغگو مثل گذشته بع بع نمی کنند بلکه عربده می کشند تا ترس و وحشت را در جامعه حاکم کنند بطوریکه کسی جرات نداشته باشد دهان اش را باز کند . در حقیقت آنها قدرتی پوشالی دارند که نمی تواند در مقابل حق و منطق مقاومت کند. این گوسفندان نه قدرت شنیدن دارند نه قدرت دیدن واقعیت. آنها در واقع کور، کر و لال هستند بطوریکه فقط قدرت بوسه زدن در جای پاهای لرزان چوپان دروغگورا دارند تا آن چیزی را که در جهان واقعی نتوانستند بدست آورند در جهانی مجازی جستجو کنند. آنها نمی دانند که جهان مجازی که این چوپان دروغگو به آنها وعده می دهد سرابی بیش نیست و ارزش تخریب شخصیت انسانی دیگری را ندارد. . آن چیزی که می ماند تاریخ این ملت است که در مورد این گوسفندان قضاوت خواهد کرد و آنها را در حد حشرات موزی مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد داد.

انسان آزاد به دنیا آمده که آزاد زیست کند. هیچکس و یا هیچ نیروی نمی تواند معجزه کند. اگر کسی می گوید که میخواهد کشور را نجات دهد و خوشبختی را برای مردم در جهانی مجازی به هر قیمتی فراهم کند دروغگویی بزرگ است که می خواهد زنجیر به دست و پای تو ببند تا قدرتش را به این وسیله تحکیم کند. در تاریخ ما فراوان از این افراد یافت می شود.



برای یک لحظه دوباره به دوران کودکی باز گشتم. به یاد تابستانی افتادم که در گوشه نشسته بودم و چوپانی را که در حال نی زدن بود تماشا می کردم و از صدای بع بع گوسفندان که مشغول چریدن بودند لذت می بردم.