برگی از تاریخ - جیوه یا نخود سیاه؟ Rabin

Day 1,033, 06:05 Published in Iran Iran by sohrabsepehri

این ارتیکل یه خورده‌ای طولانی‌ هست، پس لطفا همین الان ووت بعده تا فراموش نکردی، مرسی‌


چند وقت پیش بر حسب عادت تصمیم گرفتم به مسافرت مجردی چند روزه‌ای برم.
بعد از چند ساعتی‌ رانندگی‌ رسیدم به کلاردشت.
چون اونجا منظره‌های واقعا قشنگی‌ داره سعی‌ کردم چند ساعتی‌ رو اونجا بگذرونم و چند تایی‌ عکس بگیرم.
هنوز یک ساعت نگذشته بود که یه چوپان که سنی‌ ازش گذشته بود با یه گله گوسفند داشت به طرفم می‌اومد.
خیلی‌ خوشحال شدم، چون اواسط بهار بود و خوب بره‌های تازه به دنیا اومده تو گله گوسفند خیلی‌ دیدن داره.
خلاصه یه جوری سر صحبت رو باهاش باز کردم، واقعا آدم خونگرمی‌ بود
بد از یه چند دقیقه‌ای صحبت کردن تیکه‌ای سیاسی درباره وقایع اخیر دنیای واقعی‌ انداختم
چوپان یه چند دقیقه درباره سیاست صحبت کرد و آخرش حرفی‌ بهم زد که هیچوقت فراموش نکردم

"گوسفند‌ها هر وقت میبرمشون چرا به ۳ دسته تقسیم میشن، دسته اول همیشه جلو حرکت می‌کنن و بهترین علف‌ها رو پیدا می‌کنن و میخورن، دسته دوم همیشه سرشون رو میندازن پایین و دنبال دسته اول حرکت می‌کنن، دسته سوم هم همیشه از گله جدا میشن و بیراهه می‌رن آخرش هم میمیرن، تو زندگی‌ واقعی‌ هم همینجوریه، پس اگه می‌خوای موفق بشی‌ سعی‌ کن مثل دسته اول باشی‌ به جای اینکه جزو اون ۲ دسته دیگه باشی‌"

خیلی‌ برام عجیب بود که یه چوپان چه جوری این همه درک و فهمش بالاست
وقتی‌ ازش پرسیدم بهم گفت که قبلا معلم بوده و الان برای امرار معاش داره چوپانی میکنه

خشکم زد!
دیگه هوا داشت تاریک میشد، ازش خدافظی‌ کردم و تو ماشین نشستم، یه لحظه از خودم بدم اومد، از این بدم اومد که تو کشوری زندگی‌ می‌کنم که چوپانش از کسی‌ که خودش رو دکتر خطاب میکنه بیشتر میفهمه، از اینکه من هیچ کار نکردم واسه تغییر این وضعیت

این چند روزه هم اتفاقاتی افتد تو دنیای مجازی که از خودم بدم اومد
سیاست تا زمانی‌ جواب میده که ۲ یا چند طرف معامله جنبه سیاست رو داشته باشن
همین که سیاست با دوستی‌ و دشمنی قاطی شد اون سیاست یا کثافت کاری میشه یا بچه بازی
همیشه تو دعوا‌ها بین جناح‌های سیاسی دنیا مجازی سعی‌ کردم نقشی‌ بازی نکنم، چون بین همه جناح‌ها دوست‌های خیلی‌ خوبی‌ دارم، و چون میدونم خیلی‌‌هاشون جنبه سیاست رو ندارن اگه بخوام وارد این دعوا‌ها بشم دوستی‌ مون از بین میره
تا امروز

امروز فهمیدم دقیقا همونکاری رو که ازش متنفرم مدت هاست دارم انجام میدم
میدونم که قراره دوره بعد واسه ریاست جمهوری ران کنم و عرف میگه بهتره وارد دعوا‌های سیاسی نشم تا اگر زمانی‌ رئیس جمهور شدم طرف مقابل سعی‌ نکنه مشکل ایجاد کنه برام
اما وجدانم ارزشش از یک مدال و ۱ ماه قدرت تو دنیای مجازی خیلی‌ بیشتره

این چند روزه بار‌ها حرف از دوره اشکان جیوه به میون اومد ، دوره‌ای که معما‌های زیادی داشت و همه بی‌ جواب موند تا به امروز
امروز برگی از تاریخ اون دوران رو براتون شرح میدم امیدوارم جواب تعدادی از معما‌های ذهنتون رو پیدا کنید

تاریخ: ۲۹ فبریه ۲۰۱۰

یه روز از خواب پا میشی‌، با خودت که مرور میکنی‌ امروز هیچ کار نداری که انجام بعدی، با خودت میگی‌ خوب ، خوبه امروز یه کم بیشتر وقت میزارم رو ارپ.
آان میشی‌ و میبینی‌ چند روز بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری بیشتر نمونده
به انتخابات قبلی‌ فکر میکنی‌
http://www.erepublik.com/en/elections/country-56-election-president-0-date-2010-01-region-0

تو اون انتخابات حمید کراتوس از حزب سبز برنده شده بود اما مثل اینکه مجلس از کارهاش راضی‌ نبود و می‌خواست استیضاحش کنه اما هیچ راهی‌ نداشت
چون نفر دوم انتخابات احسان پروکس که از جناح مخالف سبز بود بن شده بود و تعداد زیادی از رای هاش کم شده بود
نفر سوم انتخابات هم که اصلا مشخص نبود کی‌ هست!!
برای همین مجلس سعی‌ کرده بود تا پایان دوره با کراتوس کنار بیاد
از طرفی‌ جناح مخالف که به پژمان و دارو دسته معروف بودن برای انتخابات بعدی نقشه‌های زیادی کشیدن
اما یه مشکل بزرگ سر راهشون بود، و اون هم بن شدن نماینده اون‌ها در انتخابات قبلی‌ بود
اما خوب با یه نقشه حساب شده تونستن کاملا جو کشور رو به نفع خودشون تغییر بدن
اولین حرکت مانوور روی رئیس جمهور قبلی‌ بود
چون به دلیل مختلف مجلس و مردم از حمید کراتوس ناراضی بودن پژمان و دار دسته سعی‌ کردن با مانور دادن روی این مساله و اینکه این رئیس جمهور از حزب سبز رئیس جمهور شده سعی‌ کردن افکار مردم رو درباره نماینده دوره بد حزب سبز یعنی‌ بیگ‌ام تغییر بدن
برای نماینده ریاست جمهوری به یک نفر نیاز داشتن که در حین اینکه لول بالا باشه و قدیمی‌ به حساب بیاد و تو چند ماهه گذشته در داخل مدیا ایران زیاد سر صدا نکرده باشه و به قول خودمون سوتی نداده باشه!
بهترین گزینه اشکان جیوه بود
با اینکه آدم کاملا بد دهنی بود اما خوب چند وقتی‌ بود که ساکت مونده بود
با اینکه قبل از انتخابات مقاله‌های زیادی دربارش زده شد اما هر جوری بود پژمان و فریبرز ساکت نگهش داشتن تا به هیچ عنوان سوتی نده و تمام نقشه‌ها رو به هم بریزه
از طرفی‌ فریبرز بدون سر صدا در حال انتخاب افراد برای کابینه دولت بود

یادمه یه روز صبح به من پی‌‌ام داد که وزیر امور خارجه دولت اشکان میشی‌؟
اولش یه خورده جأ خوردم بعدش بهش گفتم حالا صبر داشته باش از کجا معلوم که اشکان رئیس جمهور بشه
فریبرز جواب داد: میشه غصه نخور!
من کاملا مونده بودم چی‌ جواب بدم، از طرفی‌ فریبرز رفیقم بود و نمیخواستم با نه گفتنم ناراحتش کنم، از طرفی‌ میدونستم اشکان اینقدر بچه هست که هیچ وقت اقتدار لازم واسه رئیس جمهور شدن رو نداره پس معلومه چه کسی‌ رئیس جمهور واقعی‌ می‌شه!!
بهش گفتم حالا باشه فکر کنم فردا جوابت رو میدم
گذشت و فرداش دوباره پی‌‌ام داد و پرسید چی‌ شد.
من اول سعی‌ کردم با چند تا بهانه بهش بفهمونم که نمی‌خوام مفا بشم اما اون هی‌ اصرار میکرد
چون اون موقع آرین تو فونیکس قدرتی داشت و هر غلطی دوست داشت میکرد، من هم سوتی‌های زیادی ازش داشتم که فقط کافی‌ بود به چنل اصلی‌ دسترسی‌ بگیرم اونوقت میدونستم چه جوری حالش رو جأ بیارم
این بود که قبول کردم اما گفتم که من تمام وقت نیستم پس یه نفر دیگه رو هم کمکی‌ به عنوان موفا انتخاب کن

۳ مارچ ۲۰۱۰

روز انتخابات بود
http://www.erepublik.com/en/elections/country-56-election-president-0-date-2010-02-region-0
اشکان جیوه با ۵۳۲ رای به کمک ارتیکل‌هایی‌ که فقط و فقط به هدف تغییر افکار مردم بود به ریاست جمهوری رسید
البته تعداد زیادی هم مولتی تو این راه کمکش کردند
مولتی‌هایی‌ که تو ارتیکل بعدی به طور کامل توضیح میدم از کجا آمدند

ادامه دارد....