وزارت مطبوعات - حمله آفریقای جنوبی به برزیل

Day 838, 00:36 Published in Iran Serbia by gorgepir


وزارت مطبوعات


تاریخ : روز 838 ایریپابلکی






سرخط:
سلام

همانطور که در مقاله اول رییس جمهور گفته شد, بنده و المیرا در وزارت مطبوعات قول همکاری داده ایم. هدف و برنامه وزارت مطبوعات (که به نظر من بهتر است سازمان مطبوعات باشد تا وزارتخانه) این است که مقالات مهم و جالب را ترجمه و در مطبوعات ایران چاپ کند, تا هم هموطنان بیشتر با اتفاقات بازی آشنا باشند, هم بازی جذاب تر شود. در مقطع فعلی این تنها هدف و کاری است که می خواهیم انجام دهیم, امیدوارم که برایتان جالب باشد.

در ضمن, از آنجایی که کار در این مکان شخصیت حقوقی برایم ایجاد می کنه, تمامی مقالاتی که از دولت می نویسم را با همین رنگ متن چاپ می کنم و مقالاتی که به رنگ متن سیاه است مقالات شخصی ام است که به زودی یک مقاله جدید در مورد بیمارستان و تاسیسات دفاعی خواهم زد, که آنها را با شخصیت حقیقی خودم و بعنوان یک شهروند عادی می زنم. به همه کسانی که در دولت هستند هم پیشنهاد می کنم که از این به بعد تمامی مقالات دولتی را با این رنگ و با این فونت چاپ کنند تا هماهنگی بیشتر شود.این کار به خاطر آن است که تا جایی که من می دانم این وزارتخانه (گفتم سازمان بهتر است) جدید است و اورگ (اداره و دفتر) ندارد و باید با همین حساب شهروندی بنویسم.

مقاله امروز:
در مقاله وزارت جنگ که دستور حمله, دفاع از برزیل در جنگش با آفریقای جنوبی است. شاید کنجکاو باشید بدانید چطور شد اصلا این جنگ آغاز شد, و کلا آفریقای جنوبی چرا از نقشه پاک شد؟ مقاله ترجمه شده ی امروز به این موضوع می پردازد.
اصل مقاله از اینجاست, و توسط یکی از گردانندگان این عملیات نوشته شده است:
http://www.erepublik.com/en/article/the-fall-of-the-third-republic-1237315/1/20

======================================== =
سقوط جمهوری سوم
مقاله اصلی از: Stephen van Joergborg


آفریقای جنوبی.

امروز روزی است که در تاریخ ثبت می شود. روزی که تا پایان عمرتان به خاطر می سپارید.

امروز آخرین روز جمهوری سوم است.(توضیح: تا بحال 2 بار آفریقای جنوبی کامل فتح شده است و این حکومتی که الان بود سومین جمهوری آنها بوده است) روزی که آفریقای جنوبی در آتش می سوزد.

می خواهم نقشه مان را برایتان توضیح بدم. چرا؟ بیشتر به خاطر سرگرمی خودم, ولی دلیل دیگری هم دارم چون می خواهم میزان جهل تان را نشان دهم. واقعا فکر می کردید که تلاشهای مسخره اطلاعاتی تان علیه ما می توانست نتیجه بخش باشد؟

داستان را از چندین ماه پیش آغاز می کنیم, در سرزمینی به نام ونزئولا. برای کسانی که علاقه مند هستند می توانید به دایره المعارف ما رجوع کنید تا کل داستان را بفهمید, اینجا مختصر توضیح می دهم. گروهی از 7چان* تصمیم گرفتند که در ونزئولا زندگی کنند و روز به روز تعدادشان افزایش یافت. ما آنجا رفتیم و گروهمان را سروسامان دادیم, ولی بعضی از بزرگان محلی ما را نپذیرفتند. با وجود نیت پاک ما آنها ما را مسخره می کردند, و ما را به طعنه چانر* خطاب می کردند. ما سعی کردیم با آنها همکاری کنیم, کار کنیم ولی آنها اصلا مایل به همکاری نبودند.

بنابراین, اهداف ما هم تغییر کرد. ما تصمیم گرفتیم که دیگر نمی خوایم که باهم به صورت مسالمت آمیز زندگی کنیم. ما انتقام می خواستیم و می خواستیم به آنها درس بزرگی بدیم. و این کار را کردیم. ما مجلس را در دست گرفتیم و کمی خوش گذرانی کردیم, مالیاتها را زیاد کردیم و بعد دوباره کم کردیم. ولی محلی ها بیش از بیش از ما متنفر شدند. اما ما ساده بودیم, اشتباه بزرگی که مرتکب شدیم این بود که مجلس را در اختیار گرفتیم, و فکری به حال ریاست جمهوری نکرده بودیم. محلی ها هم ترجیح دادند تمامی سرزمینهایشان را به برزیل بدهند.

بعد از سقوط برزیل, ما به آفریقای جنوبی کوچ کردیم. در اینجا ما فکر می کردیم که از ما استقبال می شود چون انگلیسی حرف می زدند. ولی شما ها بدتر بودید. و ما دوباره تصمیم گرفتیم به شما درس بدهیم.

وارد جزییات نمی شوم که چقدر اتهام زدید چقدر آذار دادید, ولی ما نقشه پایانی مان را شروع کردیم.

اول نیاز به حزب داشتیم. نه هر حزبی, بلکه یکی از 5 حزب اول. می دانستیم کار سختی خواهد بود و تصمیم گرفتیم همه کارهایمان را آرام و بدون جلب توجه انجام دهیم. یکی را تونستیم پیدا کنیم که حزبی را اداره کند که خیلی توجه جلب نکند. من و یک کاندیدای دیگر در احزاب شما کاندیدا شدیم تا شما ریاست حزب را از ما نگیرید. هیچکدام ما نبردیم و شما جشن گرفتید که پیروز شدید, غافل از آنکه همه چیز طبق نقشه ما پیش رفته بود.

ما نمی خواستیم شما به ما مشکوک شوید, برای همین تنها 14 کاندیدا برای مجلس دادیم. این تعداد, برای جلوگیری از استیضاح ریاست جمهوری کافی است. برای همین هم کسی به ما مشکوک نشد و خطر پایین فرض شد. همه چیز درست پیش رفت, ولی متاسفانه تنها تونستیم 12 کرسی بگیریم. ما نگران شدیم چون نقشه مان خراب شده بود. دیگر جای خطا برایمان باقی نماند.

وقتی که شنیدیم می خواهید در گوتانگ انقلاب بکنید, باور نمی کردیم چقدر خوش شانس هستیم. پشت صحنه شما را قانع کردیم که قبل از انتخابات ریاست جمهوری این انقلاب را انجام دهید. درست است که انتخاب از دست ما خارج بود, ولی آن روز خیلی تلاش کردیم و شما خیلی ما را دست کم گرفتید.

همانطور که پیشبینی کردیم, اعضای مجلستان نتونستن که در جنگ شرکت نکنند, و از مجلس استعفا دادند. ما هم دیگر تعداد رای کافی برای جلوگیری از استیضاح را در اختیار داشتیم. برای امتحان هم تصمیم گرفتم در روز پایانی رییس جمهور را استیضاح کنم, ولی ظاهرا قانون 7 روز به انتخابات بستگی ندارد.

و انتخابات ریاست جمهوری. اعتراف می کنم که در روزهای پایانی از موفقیت آمیز بودن کار مطمئن نبودم, ولی می دانستم شانس خوبی داریم. کاندیدای انتخاب کردیم که خیلی توجه جلب نکند, و شما هم دوباره ما رو دست کم گرفتید.

و سرانجام روز انتخابات ریاست جمهوری. درسهایی که در ونزئولا گرفتیم را اینجا به کار بردیم. می دانستیم که اگر کاندیدای مان خوب کار کند در ساعات اولیه, شما پشت سر یک کاندیدا قرار می گیرید و ما نمی توانستیم ببیریم. ما هم منتظر موندیم و به اعضا گفتیم رای ندهند. رای های دو کاندیدای دیگر را دیدیم که تقریبا برابر با هم پیش می رفتند. وقتی که مطمئن شدیم بیشتر شما ها رای دادید, ما هم دستور رای دادن را صادر کردیم. شاید خیلی تاکتیک اخلاقی نباشد, ولی تا بحال شما چندین بار این کار را با انجام داده بودید. همانطور هم که فکر می کردیم, یکی از کاندیدا هایتان به نفع دیگری کنار رفت. شما متحد شده بودید ولی دیگر دیر شده بود.

و حالا ما ریاست جمهوری را داریم و خودتان اتفاقاتی که انجام شده را مشاهده می کنید.

امیدوارم زبان پرتغالی (زبان برزیلی) بلد باشید.

پاورقی1: رییس جمهورتون هک نشده است. از اول با ما بود. فکر می کنید از کجا در مورد برنامه های سری تان خبردار شدیم؟ شما می توانستید جلوی این را بگیرید, نتوانستید. تقصیر خودتان است.
پاورقی 2: می دانم احتمالش هست به خاطر این کار بن شوم, ولی هیچ قانونی را نشکوندیم در این کار. از مالتی استفاده نکردیم. تعدادمان خیلی بیشتر از آن چیزی است که شما فکر می کردید. شما ما را دست کم گرفتید.

======================================== =
توضیح ستاره: سایت 7چان سایتی تفریحی است که گروهی از کاربران آنها به بازی آمدند. کار این گروه شبیه گروه مافیا است.


خوب این اتفاقاتی بود که باعث شد ما دیشب جنگ داشته باشیم. به نقشه هم که نگاه کنید می بینید که نصف آفریقای جنوبی را آرژانتین گرفته است, و نصف دیگر را برزیل می گیرد.

حالا فکر کنید که ادن 11 هزار طلا صرف آزاد سازی گوتنگ برای آفریقای جنوب کرده بود و حالشو ببرید.

امیدوارم جالب بوده باشد برایتان.

به دستور وزارت فرهنگ.
هرزنامه ممنوع
پینگیلیش ممنوع
اشتباه دیکته ممنوع
غلط دستور زبان ممنوع
توهین و بی احترامی به همدیگر ممنوع