نجات سرباز سبحان قسمت اخر
![Iran](http://www.erepublik.net/images/flags_png/S/Iran.png)
Marshal Toto
با سلام
داستان تلخ ولی حقیقیمو ادامه می دم و به پایان می رسونم
قرار بود این داستان تا بعد از ازادی ترکیه ادامه داشته باشه که متاسفانه عمر ما کشش نداشت اینو ببینیم حتما بعد که ایران ازاد شد می گن
سبحان نبودی ببینی شهر ازاد گشته خون یارانت پر ثمر گشته
اه و واویلا
کو سبحان توتو ما :دی
خلاصه ما یک پا داشتیم و یک پا
نمی تونستیم سرپا وایسیم داشتم تو خونه با گوشی صحبت می کردم که اومدن سراغمون خیلی کشش نمی دم و سریع داشتانو می گم
یک ترکی بود هی بهش میگفتن مهمت تازه کلی ادم هم باهاش بود
فهمیدم سی پیه ترکیه هست
وزیر دفاع هم باهاش بود هوموس اومدن ریختن تو خونه حجاریان از ترس با شرتک پا شد
من که یک پا داشتم نمی تونستم پا شم
دیدم حجاریان داره علامت می ده بیرون خونه دکه سره کوچه که داوینچی توش روزنامه می فروخت دیدم یهو داوینچی اومد بالا و ترکی بلغور کرد حجاریان رو ورداشت برد
ای بابا پس من چی ؟
ما موندیمو چندتا ترک
گفتن می خوایم مذاکره کنیم گفتم به من چه :دی دیدم فایده نداره وزیر دفاعشون گفت حالا واسه ما ارتش میارید شهرتونو ازاد کنید ؟ من گفتم چچچچچچیییی؟
گفت چی می خواین؟
گفتم دو سه تا منطقه برای مجلس همین گفت نمی شه گوشیم رو زمین افتاده بود روشن
نمی گم کی پشت گوشی بود که شر نشه براش :دی
خلاصه رفتن . من رفتم بیرون دیدم همه تیتر روزنماه ها زده منت کشی :دی
در دکه روزنامه بودم دیدم بچه ها وایسادن
که هیولا گفت بچه ها بریم داخل اینجا امن نیست چندتا ایرانی کنار هم وایسن
اومدیم داخل من پام درد بود دستمو مجبور شدم انداختم رو کول بچه ها وایسادم
یکم حرف زدیم بعد دعوا شد :دی من با یک پا عصا رو دستم گرفتم و می زدم :دی
از داخل خونه اومدم بیرون دیدم یک پاترول مشکلی سره کوچست
نفهمیدم چی شد دیدم داره یکی می دوه طرفم
اومد یا خدا این چشه
ترک بود
یا ابالفضل
ای بابا
تققققققققققققققققققققققققق
...............
سیاه شد
و تمام تمام وتمام
........................................................................
........................................................................
من مرده بودم
و الان فهمیدم
از اونجایی که امام می گه
شهدا هرگز نمی میرند من الان توی شات ها و .. .می تونم نظر بزارم :دی
روحم سرگردانه
هم هستم هم نیستم
بهتره اینجوری کسی نمی تونه ادم رو تخریب کنه البته من اینقدر تخریب شدم که الان وقتی بهم فوحش میدن قلقلکم میشه :دی
ما مردیمم دلتون خنک شد ؟
داستان بشته شد برید التونو بکنید اینقدرم تو یاهو هی نگید پس کی میمیری
مردم
راحت شدید ؟
اینم اخرین عکس من از اخرین دقایق زندگی در اوج نورانییت
به دلیل استقبال زیاد داستان از نام نجات سرباز سبحان به شهادت سرباز سبحان تغییر نام داد :دی
Comments
امام اول است
ولا غییر
اینم زنبیل
######
######
######
مگه ایران آزاد شد؟
به چه حقی تمومش کردی؟
:D
حیف شد مردی
داستان جالبی بود
آدم یکمی از جو فحش و بد و بیراه مدیا میومد بیرون
,v
حالا فردا 4 تا آدم میاد می گخ چرا اسم ما ها رو گذاشتید روی این بندگون خدا
چه عجب تموم شد :دی
Voted
آهان، این شد داستان. آخرش شهید شدی و همه راحت شدند :دی
شهادت رو تبریک میگم، این سعادتیه که نصیب هرکسی نمیشه.
---
در ضمن دستت رو از رو شونه من بردار ؛)
😃
v
نظر نفر قبلیمو قبول دارم
😃
خدا رحمتت کنه
تو با ترکها گفتگو کردی و فحشش رو من خوردم :دی
ای توتوی قهرمان
بازم پیش ما بمان
hayula o binamak ro khoob umadi
😁)
این همه منتظر بودیم بمیری اخر خیلی مسخره مردی:دی
خب مرتیکه تیر میخوردی و ترورت میکردن که بهتر بود:دی
شهيددست از جان شسته
قسم به فرياد آخر
به اشك لرزان مادر
(كه راه ما آآ، راه تو اي شهيد )
همه به پيش ، همه به پيش ، به يك صدا
جاويدان ايران عزيز ما
به لاله در خون خفته
شهيد دست از جان شسته
قسم به فرياد آخر
به اشك لرزان مادر
.... كه تا آخرين نفس ، راهت را ادامه خواهيم داد، اي شهيد ...
قسم به اسم آزادي
به لحظه اي كه جان دادي
به قلب از هم پاشيده
شهيد در خون غلطيده
(كه راه ما آآ، راه تو اي شهيد )
همه به پيش ، همه به پيش ، به يك صدا
جاويدان ايران عزيز ما
قسم به اسم آزادي
به لحظه اي كه جان دادي
به قلب از هم پاشيده
شهيد در خون غلطيده
.... كه تا آخرين نفس ، راهت را ادامه خواهيم داد، اي شهيد ...
قسم به عزم هم رزمان
ستمكشان با ايمان
به خستگان جان بركف
دلاوران با ايمان
(كه راه ما آآ، راه تو اي شهيد )
همه به پيش ، همه به پيش ، به يك صدا
جاويدان ايران عزيز ما
عزیزم ریدی با این آخرت...به جای داستان نویسی برو همون ورک و ترینتو بزن:دی
Voted for eShayan
Hich kodom az maghale hato nakhoondam vali hamasho Vote dadam
Goftam bedooni : D
vote
خیلی ضایع مردی :دی
چیه هر جا میری خودتو میچسبونی به کیاوش :دال
حتما اون یکی هم که اسم براش نزاشتی منم دیگه.
برو اونور گرممون شد :دال
ای تو روحت سبحان
میگم عین دانشمندای هسته ای مردی
حیف اون گلوله:دی
تو که بمب کنارت ترکید نمردی، زیر تانک رفتی نمردی، بازوکا خوردی نمردی
با یه تق چطور مردی؟؟
پوآرو میخواد حل کنه این معما رو برای من:دی
و ایندفعه دکی المیرا نتونست نجاتت بده
من شهید شدم نمی تونم جوابتونو بدم
به لطف امام که گفت شهدا هرگز نمی میرند هنوز می تونم حرف بزنم :دی
@pejmaaan
باشه می مانم :دی
@marham
یعنی خودتم نشناختی ؟
V
v
بنده مسئولیت این عمل تروریستی رو بر عهده میگیرم
😃😃
[NEW CHANGE]
http://www.erepublik.com/en/article/-new-change--1954947/1/20
Instead of 1 bazooka,you get 5 parts for it!
سبحان حواست باشه
طبق اخبار واصله (به عنوان وزير اطلاعات عرض ميكنم :دي ) ترك ها سه هنگ از نيروهاي دريايي و هوايي و زميني خودشون رو در قالب نيروي زير زميني انسجام داده و بسيج كردن فرستادن اون دنيا دنبالت :دي
قرار بود زنده بگيرنت كه اطلاعات طبقه بندي شده و سري و نسوخته ارتش آزاديبخش ايرلند ، ببخشين ايران رو ازت بكشن بيرون :دي
اگه يكي با لهجه تركي اومد گفت نگهبان بهشت هستم بيا تو رو ببرم پيش حوريا ، گولش رو نخوريا :دي
من رو هم لو نده
نه تو اون دنيا نه تو هر دنياي ديگه اي
هنوز فكر ميكنن من پسرك كبريت فروش ، ببخشين روزنامه فروش هستم :دي
به پژمان هم گفتيم به وزير رفاه بگه يه چوب چهار متري هم از طريق يكي از شهداي آينده ، واست بفرسته
واسه عبور از پل صراط لازمت ميشه
فقط كافيه از وسطش بگيري و عين بند بازا رد شي اون ور
پايينم نگا نكن :دي
راي
@xerxes99
خانم دکتر شما ادمو نجات می دی اخر یا می کشی ؟
@Da-Vinci
:دی
خیلی ادم مخوفی هستی
یکجا روزنامه می فروشی یهو اومدی حجاریانو بردی خوب منم می بردی دیگه ببین من الان مردم
دوستان اعلام کنم هنوز دارم می رم بالا و به ملکوت اعلا نرسیدم :دی
/o\
فقط خوبه مثل این سریال آشغالی های ایران که آخرش عروسی میشه و این مسخره بازیها دیگه تموم نشد
تقریبا تو مایه های رامبو خون 1/5 (یک و نیم) که هنوز نرفته روپرده تمومش کرد
دستت درد نکنه بهرحال
@یاسر
😁