نجات سرباز سبحان سری سوم
Marshal Toto
سلام
ادامه داستان تلخ ولی حقیقی رو می گم
دوستان اگه چیزی میگم چیزی بوده که واقعا تو جنگ خودم دیدم ممکنه تو یک جبهه دیگه یک اتفاق دیگه افتاده باشه و من ندیده باشم
خلاصه
هیچی ندیدم
سیاه سیاه
نمی دونم شهید شده بودم یا . . .ولی اینجور که معلومه خواست امام بیگ ام نبوده و من شهید نشده بودم
فقط چندتا صحنه دیدم
بعد چراغ های بیمارستان
و بعد یک خانوم پرستار نمی دونم اسمش چی بود
روی میز کنارم نگاه کردم یک ساعت بود که تاریخش یک ماه گذشته بود فهمیدم که دقیق 32 روزه که اینجام چون تمام بدنم درد می کرد
یهو یکی صدا زد خانوم دکتر المیرا """اونوقت بود که فهمیدم المیراست"""گفتم اینکه تانک بود
من تو خوده جبهه دیدمش نمی دونم گیج شده بودم چرت و پرت می دیدم یا واقعیت بود
به هر حال پانسمانمو عوض کرد و فهمیدم حالم بهتره نگاه به کنارم که کردم دیدم
دیدم چند تخت اونورترم اوضاع انچنان خوب هم نیست تازه پویان کاسپین تیر خورده بود تیر که نه بمب خورده بود فقط خون و روده پیدا بود جاللخالق
یکم براش دعا کردم
ولی خودمم خیلی وضعم بهتره بهتر نبود :دی
به هر حال خیلی وضع بیمارستانو براتون تعریفنمی کنم بعد دو سه روز (36) روز
مارو مرخص کردن
تو راه که اومدم بیرون گفتن اول باید هزینه این یک ماه بیمارستانتو بدی
هر چی به ایندر و اوندر زدیم گفتن نه باید پولشو بدی
منم که خودمو لباس بیمارستان هیچی نداشتم.. رفتم پیش رئیس بیمارستان
""چی می دیدم "" اره
درسته اکانت نابغه رئیس بیمارستان بود هر چی گفتم اقا از من پول نگیر قبول نکرد گفت فقط باید پول بدی یهو منو شناخت گفت تو سبحانی ؟ گفتم پ ن پ پژمانم
گفت تو اکانت قبلیه منو بان کردی دهنت سرویس سه برابر باید پول بدی :دی
خلاصه دیگه کلی التماس کردیم تا دیگه یهو بچه های حزبو دیدم یکیش اسمش هست
لرد دکسی هست یکی نوید و یکی مرتضی و . . خلاصه با کلی التماس پولو جور کردیم
دادیم و داشتیم میومدیم بیرون
که دیدم لیست کسانی که اومدن بیمارتان اونجا گذاشته
عده ایشو نشناختم ولی دوتاش خیلی اشنا بود
hichkas63
Dirtyboy
مثل اینکه دیرتی بوی فلج شده بود اصلا داغون گفتن بردنش تو اتاق عمل از یکماه پیش همونجاست
بیچاره شماره اشتراک داشت برای اتاق عمل
گفتن مثل بشکه آبی شده فقط کلش مونده :دی
خیلی ناراحت شدم اینا برای ایران چه زحمتی کشیده بودن
خلاصه اومدیم بیرون دیدم کلا همه ارم ترکیه دارن!!!!!!برق از کلم پرید
همه عادت کرده بودن ولی یک عده هنوز یک جاهای امید به انقلاب داشتن و داشتن می جنگیدن بعد از کلی گشتن تو فارس حجاریان رو پیدا کردم
گفتم اقا چه خبر گفت سلامتی رهبر . برف اومده تا کمر .بارون زده تا سحر . دسته تبر
بابا کل ایرانو کرفتن یک عده دارن تو شهر های مرزی انقلاب میکنن
گفتم کی گفت چه سوالای بی خودی میکنی چمیدونم
Tazarv
و . ..1
خلاصه کلم شاخ در اورده بود
اومدم بیرون رفتم روزنامه بخرم دیدم تو دکه روزنامه فروشی داوینچی وایساده :دی
یهو ترکی یک چیزایی بلغور کرد من نمی تونستم بخندم قفسه سینم درد می کرد
خلاصه از تعجب داشتم می موردم
گفتم مگه چته پسر چرا ترکی می حرفی گفت سسسسسسسسسسس هیچی نگو من خودمو ترکی جا زدم از بونسشون استفاده کنم :دی
منم گفتم بی خیال حالا یک روزنامه بده من برم
روزنامه رو ورداشتم فقط لیست سیتیزن های صرب رو که دیدم گریم گرفت
زدم زیره گریه
انگار همه عادت کرده بودن تیتر بعدی روزنامه هم این بود
کی ریال زیاد داره یکی میخواد 100 گلد بفروشه
((شایان))
اینم از سی پی :دی
تیتر مهمی بود
این داستان ادامه دارد
Comments
اول :دی
فوق العاده بود سبحان
حتما ادامه بده
v
V
تقویم و نگاه کردی دیدی یک ماه گذشته فهمیدی 32 روزه اینجائی !!!!! ماه مگه 30 روز نیست ؟:دی
زخم بستر نگرفتی انقدر رو تخت خوابیدی ؟؟؟؟؟یک ماه تو کما بودی 3 روز بعد مرخص شدی ؟؟؟؟
:دی
@ma zi yar
فهمیدم تقریبا یک ماه گزشته یک روز که خوده جنگ بوده اون ماه هم 31 روزه بوده :دی
ضایع شدی :دی
من همش تو کما نبودم چند روزی بود پاهام حس داشت و علاعم زریب هوشی داشتم ولی بعد که یادم میاد چشممو باز کردم 5 روز بعدش
یعنی 36 روز بعد از اومدن مرخص شدم
گرفتی ؟ :دی
vvvvvvvvvv
سبحان یه مقدار بیشتر فکر کن، شاید شهید شده باشی، داغی حالیت نیست.
o7
v
این سرباز صبحان آخرش کی شهید میشه بریم سر قبرش؟ :D
به نظر من بیمارستانی که توش رفتی مشکل شرعی داره و این رو میشه از تصویر این پرستار بدحجابی که مدارکش هم موجوده تشخیص داد
و در نهایت تا یادم نرفته بسوزید که امام باز هم اول شد و لاغیر
😃
واقعی بود؟:دی
منم تازه به هوش اومدم.
الان می بینم توی ترکیه هستم
😃
baba shahid aziz inghadar marget ro be takhir nandaz khodaesh jayez nist 😃
in titer roznamat ro khob omadi
کی ریال زیاد داره یکی میخواد 100 گلد بفروشه
((شایان))
dar ziresh benvis be ravesh pol shoyeee
😃
un moghe manam dashtam ba moshto laghad mizadam vasate tanka😃
aslahe nadashtam😃
un elmira bud ya na? unja chikar mikarde?!!:d
xD
voted
سبحان اوشين زودتر از تو تموم شد سريالش :دي
زدي رو دست سريال سالهاي دور از خانه :دي
این المیرا کجا پرستاره ؟؟
من برم خودم رو بزنم به مریضی
V
جالب بود
Shoma 2 nafar
Cyrus3, Boriani
Nafari 15 Gold e man ro bedid!
in post ta zamane vosool edame khahad dasht
montazere version hay bad bashid
V
خوب بود. فقط یادت باشه از منتخبین آخرین دوره مجلس هم بگی که تا رای آوردن کشور حذف شد. واقعاً خیلی زحمت کشیدن. دولت و مجلس محترم قبلی هم واقعاً خسته نباشن با این کشور به باد دادنشون
دمت گرم سبحان، خوب بود...
خب آخرش میمیری یا میمونی؟