آدینه - ویژه نامه چهار شنبه سوری
DEATH KNIGHT4
به نام خداي مهربان ... خداي بهار ...
مي گويند بهار شده است ...
نمي دانم چرا وقتي بهار كه مي شود بيشتر دلم براي تو تنگ مي شود ...
اصلا سين اول هفت سين من تويي
بهار كه مي شود ، بيشتر دلم مي خواهد برايت شعر بخوانم ، بيشتر حرف بزنم ، بيشتر قهر هاي الكي و آشتي هاي راستكي كنم ( نمي داني كه چه مزه اي ارد ... )
اصلا تو چه اعجوبه اي هستي ... شنيده ام همه ي آدمهايي كه مي شناسم را به يك شكل شگفت انگيز درگير خود كرده اي . مخصوصا وقتي بهار مي آيد ...
بهار كه مي آيد ، بيشتر دلم براي تو تنگ مي شود ...
خب از حرفهاي شاعرانه و تحليل هاي احساسي كه بگذريم مي رسيم به اصل مطلب .
راستش رابخوايد از حرفهاي كليشه اي بدم مي آد . اصلا چه معني دارد آدم حرف هاي كليشه اي بزند ...
مثل اينكه در نوروز به جاي خانه تكاني منازل ، دل را خانه تكاني كنيد و فلان و بهمان ...
نه خير آقا .. نه خير خانم ... اين چيزها به من نوعي ربطي ندارد . آدم بايد خيلي چيزها را تكان ندهد از دلش . وگرنه ممكن است زلزله اي هشت ريشتري هر آنچه را كه نبايد هم ، با خود ببرد .
از من مي شنويد دلتان را همينطوري آكبند نگه داريد و دو دستي به دوستانتان تقديم كنيد . اما به قول نلسون ماندلا كه من هم فقط در همين جمله مي شناسمش ، همه چيز را ببخشيد اما فراموش نكنيد .... ( مي بخشم اما فراموش نميكنم )
سالي عاشقانه و پر بركت را براي شما از طرف خودم و خودتان برايتان آرزو ميكنم .
اميد به روزي كه بي دليل يكديگر را دوست داشته باشيم ... و فقط بهار برايمان بهار نباشد ، حتي پاييز و زمستان هم در پناه عشق بهاري باشد ...
سال نو مبارك با يه عالمه آرزوي قشنگ قشنگ ....
H a m p a
«مل گیبسون» پس از گذراندن تحصیلات دبیرستانی، وارد دانشگاه نیوسوث ولز در سیدنی شد. او در موسسه ملی هنرهای دراماتیک سیدنی به همراه جفری راش و جودی دیویس به بازیگری رو آورد.
بازی در فیلم جمع و جور و کم هزینه مکس دیوانه، او را در سراسر جهان مشهور کرد.
وی با حضور در فیلم تیم جایزه بهترین بازیگر از سوی موسسه فیلم استرالیا را کسب کرد.«گیبسون» با فیلم «گالیپولی» در ۱۹۸۱ یک بار دیگر این جایزه را به دست آورد. وی در سال ۱۹۸۴، با آنتونی هاپکینز، در فیلم «بونتی» هم بازی شد.
سپس در سال ۱۹۸۷ در سری فیلمهای موفق و مشهور «اسلحه مرگبار»، در نقش «مارتین ریگز» حضور یافت.
سال ۱۹۹۰، بازی اش در نمایشی در نقش «هملت»، تحسین و تمجید منتقدان را برانگیخت. «گیبسون» سپس به تهیه کنندگی و کارگردانی روآورد و «مرد بدون چهره» را در سال ۱۹۹۳ کارگردانی کرد.
گیبسون برای نویسندگی و کارگردانی در فیلم «مصائب مسیح» رقم خیره کننده ۲۱۰ میلیون دلار به اضافه درصدی از سود فروش فیلم که بالغ بر ۶۰۰ میلیون دلار می شد را دریافت کرد. او در این فهرست بالاتر از اوپرا ونیفری، جی.کی رولینگ، تایگروود، مایکل شوماخر و استیون اسپیلبرگ قرار گرفت.
گیبسون» کارگردانی، تهیه کنندگی و فیلم نامه نویسی «مصائب مسیح» را، خود به عهده گرفت و ۲۵ میلیون دلار روی این فیلم سرمایه گذاری کرد. تحقیقات او درباره فیلم رنجهای مسیح از سال ۱۹۹۲ آغاز شد و فیلم در سال ۲۰۰۴ اکران شد.
در رده بندی ١٠٠ بازیگر بزرگ سینما توسط مجله معتبر پره میر در سال ٢٠٠٣، گیبسون در رده ۱۷ قرار گرفت.در سال ١٩٩۵ وی برای بازی در نقش جیمزباند در فیلم چشم طلایی و در سال ١٩٨٩ برای ایفای نقش «بروس وین» در فیلم «بتمن»، انتخاب شد اما پیشنهاد بازی در هر دو نقش را رد کرد.
گیبسون به عنوان چهل و هشتمین بازیگر بزرگ سینما از طرف مجله اینترتینمنت ویکلی انتخاب شده است.
گیبسون با ثروتی معادل ۱ بیلیون دلار ، ثروتمندترین بازیگر و ستاره حال حاضر سینمای جهان است. مارتین اسکورسیزی به هنگام ساخت فیلم «بازمانده» فیلم نامه را برای او فرستاد تا نقشی را در این فیلم به عهده بگیرد. اما گیبسون به علت درگیری در پروژه «آپوکالیپتو» آن را رد کرد.
گیبسون از محبوب ترین بازیگران حال حاضر هالیوود و سینمای استرالیاست. وی بارها جایزه محبوب ترین بازیگر مرد را از آن خود کرده است. در سال ٢٠٠۴، مجله فوربس او را به عنوان متنفذترین ستاره صنعت سینمای آمریکا معرفی کرد.
درسال ۱۹۹۶ از سوی مجله آمریکایی people به عنوان یکی از ۵۰ مردزیبای جهان شناخته شد.
وی در انیمیشن «فرار جوجه ای» صحبت کرده است. بالاترین نشان افتخار استرالیا (ao) را در سال ۱۹۹۷ بدست آورد.برادرش «دونال گیبسون» هم بازیگر است.اولین فارغ التحصیل مدرسه درام نیوزلند در رشته نمایش بود.
گیبسون، رابین را هنگامی که او در دهه ی ۱۹۷۰ یک دستیار دندانپزشکی بود ملاقات کرد
اما زندگی مشترک او با رابن بعد از 30 سال به پایان رسید
پس از طلاق رابین، همسر سابق او که نزدیک ۳۰ سال با او زندگی کرد و مادر هفت فرزند او نیز می باشد، نیمی از اموال مل گیبسون را که حدود ۸۵۰ میلیون دلار تخمین زده شده است به دست آورد و شاید بتوان گفت که این مقدار بیشترین قیمت پرداخت شده برای طلاق در تاریخ هالیوود است.
بنجامین(مل گیبسون) : بچه ی من که هستى
تام کرایون (مل گیبسون): از کجا میدونی نمیتونم؟
جدبرگ: چون معمولاً من کسی هستم که نمیذاره شواهد به هم ربط پیدا کنند. این قسمتی از شغلمه
کودکی
روزهای پایانی سال رسیده و همه منتظر عید و بهار و دید و بازدید هستن . اما یه روز دیگه هم قبل از ید هست که همیشه واسه ما ایرانیا خیلی خاص بوده . بچه که بودم کلی واسه این روز ذوق و شوق داشتم . چهارشنبه سوری که میشد از چند روز قبلش یه چند تا تخته بر میداشتم و سر دارت رو جدا میکردم و با چکش میکوبیدم تو تخته ها بعد یه پیچ اندازه اون پیدا میکردیم و با کش یه سر پیچ رو میبستم و یه سرشم به ته چوب بعدش خیلی ساده با گوگرد همین کبریتایی که تو خونه داریم میشد کلی صدای خفن از توش در آورد و هیچ آسیبی هم به کسی نمیرسون یا همین دارت هایی که الان باهاش نشونه گیری میکنیم رو قسمت سوزنش رو داغ میکردم و برعکس فرو میکردم تو بدنش بعد دوباره یه پیچ پیدا میکردم و همونجوری می بستمش وقتی پرتش میکردم بالا همیشه با سر میومد پایین و صدای ترقه میداد .
همین ترقه هایی که واسه تفنگ اسباب بازیا هست رو میذاشتیم زیر سنگ مر مر و با پا میزدیم روش اگه صدا میداد که کلی ذوق میکردیم و اگه نه هر هر میخندیدیم که چسید و خلاصه کلی مسخره بازی در میاوردیم .
اگرم میخواستیم دور و بر صداهای خفن تر بریم از کاربیت یا زرمیخ استفاد ه میکردیم که بازم هیچ خطری برای کسی نداشت . شدیدا معتقد بودم هر سال باید از روی آتیش بپرم و بگم
زردی روی من به تو سرخی روی تو به من
مادر بزرگم خدا بیامرز عقیده داشت همیشه باید چهر شنبه سوری هفت سینتو بچینی و حتی شده یه متر سفره نو بخری.
ما تو یه خونه زندگی می کردیم مثل خونه قمر خانوم هشت تا مستاجر داشتن
😁
چهار شنبه سوری همه تو حیات بودیم و میزدیم و میرقصیدیم و بایبام یه سیستم صوتی خوبی در حد اون زمان داشت میاورد میذاشت تو حیاط و خلاصه کلی حال میداد . همه هر چی داشتیم اون شب میذاشتیم سر یه سفره و با هم میخوردیم .
اینا رو یادم میاد اما امشب هم چهارشنبه سوری هست . چند جا پارتی دعوت شدم که توی اونام بزن و برقصه و مشروب و کلی چیزای دیگه هست . احتمالا از خونه که بیام بیرون چهار تا نارنجک بغل پام میترکه و من از ترس رنگم سفید میشه اما چون بچه محلا پر رو نشن به روی خودم نمیارم و میخندم . از سر کوچه که رد میشم یکی یه سیم ظرفشویی برداشته آتیش زده و داره میچرخونه و اونطرفطر یه خانومی بچشو گرفته لای چادرش که مبادا این تکه های آتیش بریز روی صورت بچش یا خدای نکرده بره تو چشمش و بچش کور بشه . جوونای لات و لوت محل اونطرف تر به مناسبت چهار شنبه سوری سیگاری بار زدن و دارن غش غش میخندن و دختر همسایه که داره از کلاس کنکور بر میگرده با ترس از کنارش رد میشه و یکی از جوانان محترم با لحن کاملا معصومانه خودش میگه جووووووووننننن میدی بترکونیم آبجی؟ همزمان یکی دیگشونم برای اینکه خودشو نشون بده یه سیگارت روشن میکنه و میره میندازه تو جیب مانتوی دختر خانوم . با ترکیدن ترقه دختر از ترس رنگش میپره و تنها کاری که ازش بر میاد اینه که بزنه زیر گریه و به سمت خونه بدوه .
به سمت خیابون میرم فکر کنم آمریکا حمله کرد بالاخره نامرد اما نه اونطرف تر یکی یه
قوطی اسپری رو انداخت تو آتیش و ترکید اما نمیدونم چرا صدای جیغ میاد نزدیک که میشم
میبینم یه تیکه از قوطی رفته تو دست رفیق همون آقا پسر که داشته بهش کمک میکرده .
با بدختی یه ماشین گیر میارم آخه این شبا دیگه کسی جرات نداره ماشین بیاره بیرون پشت چراغ قرمز حواسم میره به یه موتوری که تو پیاده رو داره با سرعت میره و وقتی از بغل یه پیرزن که زنبیلش تو دستشه و میره به سمت خونه رد میشه یه نارنجک میزنه بغل پاش میگه ننهههههههه حال کن
چیرزنه بدبخت یه هو قلبش میگیره و از ترس ومیشینه گوشه پیاده رو
خدای من چقدر خیابونا شلوغه و واسه آمبولانسای زیادی که تو خیابون هستن راه نیست که بتونن برسن به حل حادثه. خدایا یعنی چی شده؟ چند نفر امشب دست و چشم و انگشتشونو از دست میدن؟ چند تا بچه بیگناه به خاطر یه لحظه شادی جوونای بی فکر تا آخر عمر صورتشون میسوزه و مسیر زندگیشون تغییر میکنه؟
چند تا مریض پشت ترافیک امشب از دست میرن ؟
ای کاش همون قدیما بود و همه بزرگترین دلخوشیشون این بود که به نوبت از روی آتیش بپرن . سبزه عیدشونو بذارن سر سفره و با هم آش چهارشنبه سوری بخورن
🙁
L E O
همپا نوشت
در من انقلابیست برپا ...
در سینه ی اندوهناک من
که حصاری شده بر تپنده ترین عضو جهان ...
و در تو
در درون تو
در ازدحام نت های بتهوونی ِ موج های سینوسی ات
شعری تازه از شعور عاشقانه ی من ...
تو سبک جدیدی هستی در شعر
تو سبک جدیدی هستی در عشق
تو سبک جدیدی هستی در من ...
تو تازه ترین الفبای بکر عاشقانه های جهانی ...
H a m p a
به انتظار لحظه لحظه های دیدنت
به تلخی تمام روز های نبودنت
به خاموشی چشم خیس من بدون تو
به سپیدی گیسوان سپید مادرت
قسم که هزار بار مرده ام بدون تو
قسم که هنوز دل سپرده ام به موی تو
قسم که دلم لک زده دوباره باز
برای ثانیه های غصه خوردنت
L E O
مسابقه
لطفا برداشت خود را از تصویر زیر برایه ما بنویسید به برنده یگ گلد
جایزه تعلق میگیرد
برنده هفته قبل هم به قید قرعه نیلفا
Comments
آدینه - ویژه نامه چهار شنبه سوری
http://www.erepublik.com/en/article/-1-2384026/1/20
چهارشنبه سوری وعید و خلاصه هرچی که میمونه و جغدو شترو گرگو سگو گربه و ...هست بر تمام ملت آریایی مبارک باد
ازین جور حرفا فقط تو عید میتونین بشنوین البته از طرف من
باشد که امام سال خوبی را برای ما به ارمغان بیاورد
جسور بیا دست منو ببوس که وقت بیبی بوم فرا رسیده
😐
اون قضیه رفتن تو جلد یکی دیگه هنوزم هست؟
الان من برم تو جلد نادر؟
😁
عکس های ضد پادشهای مشاهده شده و از هم اکنون روزنامه شما توبیخ است
پژمان دِ گریت
اول
یعنی در پی هر انقلابی کسی که بر سر کار میاد اندازه قبلی دیکتاتور و بده
و این انقلاب و اینا نتیجه نداره
راستی من الان دسترسی به شات باکس ندارم یکی میشه بگه قیمت تانک از این بالاتر میره یا نه؟
قیمت تانک کیو هفت شده 14 سی سی
بد بخت شدی سماق
گرد غوره باید به فریادت برسه
🙁(
به فنا رفتم
گرد غوره به فریادم برس
VvvvV
برداشت من از تصویر اینه که ملت یه دیکتاتور رو به زیر کشیدن یکی دیگه جاشو گرفت !
ممنون بابت مطالبتون...این کاریکاتور نشون میده تو کشورای جهان سوم که مردم آگاهی کافی ندارن رهبر مناسبی انتخاب نمی کنن در نتیجه پس از انقلاب انگار فقط نام اون دیکتاتور عوض شده چه بسا که شرایط هم بدتر بشه...دور تسلسل!!!
هوررررررا من برنده شدم(lol)!!!! 😁))) ممنون از شما اسمم هم نیلا ست لازم نبود نیلفا بنویسید 😉
bardasht man : deev cho biroon ravad fereshte dar ayad 😐
vote
Nice quip! Lol 😁)
doroogh migam ? 😃
Haghighate mahz bud 😉
برداشت من از تصویر
همشون سر و ته یه کرباسن :دی
خیلی مقاله خوب وزیبایی بود
ممنون
نظرم درباره ی کارتون:
از ما اگر بتی شکست،بت های تازه جاش نشست
وتوت
در مورد تصویر:
ما میگیم خر نمیخوایم پالون خر عوض میشه
😐
voted
خسته نباشی پیمان جان
مثل همیشه عالی بود
vote
o7
خسته باشی
عالی بود
اون عکسه هم من میگم
لیاقت جامعه گوسفندان حکومت گرگ ها است
مجسمه های سیاستمداران کوتوله، فرقی نمیکند که بالا بروند یا به زیر کشیده شوند
بیچاره مردمی که در این دایره، شادمانی میکنند
چه برای چرخ سیاست
چه برای چرخ روزگار
نگاه کن! ببین تو کجا ایستاده ای؟
مجله خوبیه
ادامه بدید حتما
...
اون تصویر هم نکته اصلیش رو که همه می بینیم
اما اگه آدما به هم نگاه کنن آسمونشون آبیه
ولی
اگه به دیکتاتور نگاه کنند آسمون رو صورتی (قرمز) خواهند دید
😉
سیاست پدر و مادر نداره