آدینه 1
arash irani3
سلام بر همه دوستان عزیز
اول از اینکه ووت و ساب میکنید ممنون
همه میدونند که محیط بازی متاسفانه محیط قابل قبولی از
لحاظ فرهنگی نیستش و متاسفانه به علت ذات محیط هایه مجازی هم که اجازه میده افراد
پشت یک سری اکانت قایم بشند و نیت خودشون رو قایم کنند این مساله تشدید میشه
از طرف دیگه جامعه واقعی ما هم یک جامعه فرهنگی نیست و دوران مدرن و مدرنیزاسیون
باعث شده که افراد غمنان داشته باشند تا غم فرهنگ به همین خاطر یک عده از
دوستان خود شما که از دیدن این وضعیت ناراحت هستند تصمیم گرفتند که کمی این
محیط و فضا رو تلطیف کنند به همین خاطر بر آن شدیم که با انتشار هفتگی یک مجله
فرهنگی در خدمت شما عزیزان باشیم بدیهی است که ما نوپا هستیم و تازه به راه
افتادیم و تعدادمون هم کمه به همین خاطر اگر شما هم دوست دارید به ما کمک کنید
مطالب فرهنگی خودتون رو در هر زمینه ای مثل فیلم یا عکس یا موضوعات آزاد
دلنوشته شعر و غیره برایه بنده یا یکی از نویسندگان این مجله بفرستید
تا به نام خود شما در مجله آدینه چاپ بشه
پیشاپیش از همه شما تشکر میکنم
این مجله رو با شعری که توسط بانو همپا برایه شروع اختصاص دادند شروع
میکنیم
البته از شماره هایه بعد ایشون دستنوشته ها و شعر هایه خودشون و دوستانشون رو هدیه میکنند به جمع ما
این شعر سروده یکی از دوستان ایشون هست
و من شاید
زنی باشم
که هر شب
با احتمال مادر شدن
آبستن آرزوهای تازهای میشود
و هر روز
با درد مهلکی
بهنام شعر
سقط جنین میکند !
با تشکر از ایشون مجله رو ورق میزنیم و به قسمت بعد میریم بخش ادبیات
همون طور که میدونید سخن گفتن از ادبیات ایران و حوضه داستاننویسی اون بدون ذکر
خیر از صادق هدایت لطفی نداره این نوشته توسط بنده حقیر نگاشته شده
بهمن ماه سالروز تولد مرده که به گراه اکثر ادیبان این سرزمین بزرگترین داستان نویس
تاریخ ایران هستش مردی که بار ها و بارها نوشته هایه اون چاپ و خونده شده
صادق هدایت به همین منظور برایه آشنایی با این مرد بزرگ که محقق ارجمندی هم بود
یک سری نکات رو از لابلای نوشته هاش برای آشنایی شما میزارم البته فراموش نکنید که حرف حق تلخه
دردهای اساسی ما ایرانیان به روایت صادق هدایت
1. اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.
2. اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.
3. با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.
4. به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.
5. بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم.
6. در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.
7. کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.
8. غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.
9. بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم.
10. از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.
به امید اون روز که بهتر باشیم
در ادامه برایه انتراکت یه سر به بخش سفرنامه مجازی میزنیم که توسط دوست عزیزمون
holy of persia
تنظیم شده سفرنامه ایی تصویری به یک سرزمین زیبا سوییس
بعد از این سفر باز میگردیم به بخش کافه ترانه که توسط دوست خوبم
پیمان لئو
نگارش یافته
هر بار به معرفی ترانه سرایان و شاعرانی خواهیم پرداخت که در شکل گیری خاطرات
ادوار مختلف زندگی ما نقش پر رنگ و غیر قابل انکاری داشتند.
شاعران و ترانه سرایانی که با کلامشان شریک لحظه هایمان بودند . به کلامشان اشک
ریختیم و خندیدم و شاید بسیار بودند که حتی نامشان را هم نمیدانستیم.
این بار به معرفی اردلان سرفراز شاعر ترانه هایی چون کویر,مرداب, دستای تو و ...
خواهیم پرداخت.
اردلان سرفراز در سال 1329 در یکی از شهرهای کویری شیراز به نام داراب به دنیا آمد
او اولین فرزند خانواده ای اهل ادبیات بود و امید و آرزوی پدر و مادری جوان .
اولین بار شوق نوشتن و سرودن را مادرش در او به وجود آورد اما شروع زندگی شاعرانه
او در سال اول دبیرستان در دبیرستان فردوسی با تشویق یکی ازاستادانش به نام
دانشمند شروع شد . استادی که برای اولین بار او را با ارزش نوشته ها و اشعارش آشنا
کرد . استادانی دیگر هم بودند که نقششان در شکل گیری زندگی شعری او کم نبوده است
که عبدالرحیم معزی از جمله ی آن استادان است . فعالیت حرفه ای اردلان سرفراز از
زمانی آغاز شد که او به پیشنهاد پسرعموی مادرش کارش را به عنوان ترانه سرا
با رادیو ایران و ارکستر جوانان آغاز کرد و پس از یک سال به خاطر مشکلاتی آنجا را
ترک کرد . اما همان فعالیت ها کافی بود که اردلان سرفراز جوان را وارد
دنیای حرفه ای ترانه و ترانه سرایی کند . ترانه ی شب او که توسط ابراهیم حامدی
( ابی ) اجرا شد و سومین ترانه ی او نیز بود ابی را به شهرت رساند . او فعالیتش را
با ترانه سرایی برای خوانندگانی مانند گوگوش ، داریوش ، فرهاد ، ستار و مازیار پی
گرفت که ترانه های غریب آشنا ، جاده ، دستای تو و آینه از جمله ی آن ترانه ها می
باشند .او ترانه ی غریب آشنا را در ستایش عشق پاک مادرش به پدرش سرود که همیشه
بی صبرانه منتظر بازگشت همسرش به خانه بود . در سال های اوج فعالیت ناگهان پدرش
فوت کرد و او ناچار شد به زادگاه خود بازگردد آن هم برای سوگواری در غم پدر در راه
همین سفر به زادگاه بود که ترانه ی جاده خلق شد .
ترانه ای که به خوبی حال او را در آن لحظه توصیف می کند . همچنین ترانه های دستای
تو و چشم من نیز حاصل همان سفر است و اندوه بی پایان او برای از دست دادن پدر .
یکی دیگر از نقطه های عطف فعالیت او را می توان ترانه ی ماندنی دو
پنجره با صدای جاودانه گوگوش دانست
خوب هنوز که خسته نشدید میخوام ببرمتون به دور ها و یک فیلم خوب و زیبا محصول
دورانی که هنوز تکنولوژی به کمک فیلم سازی اینقدر نیومده بود
بخش معرفی فیلم توسط دوست عزیزم
holy of persia
اما Pulp Fiction یا "داستان عامه پسند" شاهکار سینمایی "کوینتین تارانتینو" است
که در سال 1994 ساخته شد. فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم، کارگردان، فیلمنامه و
تدوین شد و هر سه بازیگر اصلی فیلم یعنی جان تراولتا، ساموئل ال جکسون و اوما
تورمن نامزد دریافت اسکار شدند که در این میان جایزه بهترین فیلمنامه نصیب
تارانتینو شد. در تقسیم جوایز فیلم به نوعی تحت تاثیر فارست گامپی قرار گرفت که
مسلماً ارزشهای پالپ فیکشن را نداشت ولی اسکار پسند تر بود. اما پالپ فیکشن در
جشنواره کن خوشتر درخشید و نخل طلا را نصیب تارانتینوی جوان و نه چندان مشهور کرد.
در رده بندیهای مختلف، فیلم معمولاً در بین بهترینهای تاریخ قرار داشته و اکثر
منقدان مشهور آنرا ستایش کرده اند. قرار گرفتن در بین صد فیلم برتر انجمن سینمای
آمریکا و صد فیلم برتر انتخابی مجله تایم و قرار گرفتن در بین چند فیلم برتر سایت
IMDB از آن جمله است.
و اما در پایان برایه اینکه دست خالی هم نرید و یه شیرینی هم داده باشم
لطفا برداشت هایه خودتون رو از عکس زیر برایه ما کامنت بگذارید به کامنتی که از
همه بیشتر ووت رو از خود شما خوانندگان گرفته باشه گرفته باشه
50 سی سی جایزه تعلق میگیره
در پایان از همه شما متشکرم که صبر کردید و تا پایان همراه ما بودید
لطفا آثار خودتون رو برای ما بفرستید ما منتظر شما هستیم
متشکرم
Comments
بدیهایه ما رو به خودمون بگید خوبیهایه ما رو به دیگرون
تحیل عکس :
شاید سلطان جنگل باشی ، اما همیشه کسانی هستند که بر تو برتری خواهند یافت.
مغرور مشو 🙂
من خودم فکر میکنم اینا ارتش شیرانند بعد از ساپ انقلاب
دارند توسط مسئولین دولت بازجویی میشند این یکی هم پیمان شیره خودمونه
میگه ولم کنید من مدال انقلابم رو میخوام
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
oh oh
آرش پیمان کلی شاکی میشه ،اون از اون شیر یال و کوپال داراس :دی
شاکی بشه ؟؟؟؟ من برداشت خودم رو گفتم و برداشت آزاد برداشت آزاده
همه هم حق دارند برداشت آزاد داشته باشند به حکم خدا
فعلا پیمان باید بازجویی پس بده خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خدمتكاران شات باكس سبز در حال انتقال قربانى بعدى به اتاق پشتى
هيچكس در امان نيست حتى شما شير عزيز:دى
خخخخخخخخخخخخ
😁))))))))))))))))))))))))))))))))))))
اگه پاش بیوفته ، جنس آدمیزاد ، از هر شیر وحشی هم وحشیتره
از حیوانات نترسید ، از آدمها بترسید
با تچکر
شیر وحشی نیست شیر سلطان جنگله خیلی هم آقا و مهربونه
خوبه بگم تو پادشاهییی و خونخوار؟😁
شیر هم شیر های قدیم
برداشت من اینه این عکس فوتوشاپی بیش نیست
شما هم برید درتونو بذارید که میخواید وجهه اجتماعی شیر رو خراب کنید شیر همیشه سلطان جنگل بوده و خواهد بود
:دی
عزرائیل بی خاصیت با اون آواتار داغونت:دی
اول
همم
خب من که اینارو قبلن خوندم ، فک نکنید نخونده وت دادماا :دی
دست بچه ها درد نکنه ، خیلی خوب شده ، مرسی از همه
یه تقدیرنامه هم از طرف وزارت فرهنگ میگم بهتون اهدا بشه :دی
وزیر فرهنگ که شیرینی نمیگیره ؟؟؟ وزیر فرهنگ هم وزرایه قدیم
ستونت خالی موند ها
ستونم فیلم بود که پرش کردن دیگه
کلن حوصله ی هیچی ندارم بخدا 😁
رای. بسیار عالی
voted
VOTE
yek rooze mamooli dar abodan
v
votato
vote
بسیار عالی
بخش معرفی فیلم هم استقبال میکنیم.خیلی خوبه
برداشت از تصویر: گاهی اوقات هر چقدرم تلاش کنی نمیتونی جلو اتفاقی که دوست نداری بیفترو بگیری.حتی اگر شیر هم باشی.
شاید اصلا نباید میذاشتی طرف بتونه پاتو بگیره :دی
Voted. 🙂
عجب زمانه ای است
شیر را بر زمین میکشند تا در بند کنند
و صدای هیچ کس در نمی آید جز برای زیباترین جمله به ارزش ۵۰ سی سی
ممنون ازت آرش جان براي زحمتي كه كشيدي
\o/
voted
ای بابا چه زحمتی همه کارا بر عهده شما بود
مرسی آرش جون خیلی زحمت کشیدی
نظراتمو تو نامه گفتم در مورد بخش انتخاب عکس هم همچنان معتقدم برو درتو بذار:دی
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
منتظرم نظر بهنام رو ببینم کلی بخندم
بهنام رو ارتش حساس هست اما رو شیر تخصص خاصی داره😁
vote
زحمت خودت بود همش
عالی بود،موفق باشید
رای. حال کردیم. مرسی.
این پیمانه که داره میره در شیره رو بزاره 😐
v
v
جالب بود کاش وقتی کاشو میکاشتن ازش چیزی در میومد!
حرف قشنگ زدن همه بلدن!ولی به عمل نمیدونم فیلان! 😛
واسه اون عکس آخری هم یاد اون آهنگ سیاوش افتادم:
پرنده های قفسی عادت دارن به بی کسی
...
خلاصه که همین فرمون برو که داری موفق میشی
😃 🙂)))))
به هر حال گفتن بهتر از نا گفتنه
ممنون از کار قشنگتون
عز قسمت صادق هدایت خوشم اومد.
vot
بکنش دو هفته نامه
یا حتی ماهنامه
میخوام بخشاشو کوچیکتر کنم ولی هر هفته برسیم اگه دیدم نمیرسیم اونوقت یه هفته جاخالی میدیم
میترسم این یه هفته جاخالی کم کم بشه دو هفته جاخالی
v
ان شا الله این هفته یه ستون مهمون شما هستیم البته اگر سر تون خلوت تر شده باشه
😃 chashm
v
v
بسیار عالی