زماني که من بيست سالم بود
White.Owl
زماني که من بيست سالم بود، وقتي دل ميباختي نه موبايلي در کار بود، نه اينترنتي، نه هيچ ابزار مدرن ديگري. يادم ميآيد تمام ابزار ارتباطي منحصر ميشد به تلفنهاي گاه و بيگاه و نامههاي واقعي روي کاغذهاي واقعي که بوي خاص آدم نويسنده اش را با خود داشتند، منحصر به فرد بودند. عاشقي انتظار داشت، صبوري ميطلبيد و آدم قدر يک لحظه شنيدن صداي معشوقش را ميدانست. اصلن يک مکالمه ساده از بس دور از دسترس بود بعضي وقتها، ميتوانست هفته ات را بسازد.
تکنولوژي همه چيز را آسان کرده و اين آساني با خودش توقع سهولت آورده، ارتباط آسان انگار ما را متوقع کرده به آساني به دست بياوريم، عجول باشيم و کم طاقت. تناقض همين جاست: آنچه سهل است ارتباط با آدم ديگريست نه روحش ، شناختش و داشتنش. تکنولوژي نميتواند از روح انسان راز زدايي کند. عشق هنوز و احتمالن تا هميشه، يک راز است. راز، طاقت ميخواهد؛ طاقت، صبر؛ صبر، اميد؛ اميد، روياپردازي؛ روياپردازي، فاصله و تکنولوژي دشمن فاصله است. آدم ها آسان نيستند، ما بد عادت شده ايم. عشق شايد تنها دريچه هنوز باز جهان است که حرمت راز را به ما ياداوري ميکند. در دنيايي آسان، عشق عزيزترين دشوار جهان است، آخرين سنگر شايد
دیدم از نسل سوخته بودن گفتن
فکر کردم شاید جالب باشه واسه جوون ترها که بدونن زمان ما چطور بوده
Comments
زماني که من بيست سالم بود
http://www.erepublik.com/en/article/-1-2290968/1/20
خوشم اومد، آره راست میگی اون موقع ها یه حال دیگه ای داشت ولی الان خیلی راحت شده و انسان ها قدر چیزهایی رو که به راحتی به دست میارن رو نمیدونن!
ما که 19 سال عمرمون رو پاش گذاشتیم ولمون کرد رفت چی ؟؟؟
این روزا فقط دلتنگی همه چیزای دوست داشتنی برام مونده
من از زمان خودم گفتم امیر جان
😐
mage alan chand salete?
خیلی پیرم نوید :دی
akhey
pas pir dokhtari 😃
مثـــل هــمیـــشه عـــــــــالــــی
☺
آره یادش بخیر
هر چند سن من زیاد نیست هنوز به 30 نرسیدم
اما
رابطه هایه دوران جوونی من هم دقیقاً همین حال و هوا رو داشت
:میته هم بود تازه اون موقع ها
با موتور میومد بالا سر خودت و معشوقت
کمیته
اندازه موهای سرم تو کمیته زنجان کتک خورم :دی
بعد اینا از گشت ارشاد مینالن
کمیته ندیدن که اینا رو میگن دیگه
آره به خدا یه بار کمیته ببینن قربون صدقه گشت ارشاد میرن
اول؟
Successfully transferred 100 item(s) to FARAZT.
Thanks Dude!
subpole¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡¡
اااااااههههههههههههههه
ههی
agha un omidi ke tu matne man nistam xD
v
V
tnx
voted
لذت بردم و ممنون
\o/
خواهش می کنم
عجب ... فک نمیکردم این چیزا رو تو هم یادت باشه
دمت گرم ..
مخلصم آقاجون
فک نکنم تفاوت سنی چندانی داشته باشیم
از وقتی من بیست سالم بوده خیلی گذشته
یه فضولی تو فیس بوکت کردم .. اول دیدم رو حساب دینداریت درست حدس زده بودم .. دوم بگو ببینم با شبکه کار میکنین یا بیشتر ازاد ؟؟؟
شما وزیر اطلاعاتی زودتر از اینا باید آمارمو می گرفتی :دی
تا چند ماه پیش برون مرزی سازمان بودم
پیر مرد چی فکر می کردی در مورد استاد نیو ؟
vote
besyar lezat bordam
مرسی عزیزم
vote
tnx
عالی بود
o7
مقاله تو و مقاله نسل سوخته باعث شد فردا براتون یه مقاله توپ بزنم .... اماده باشین که ظهر میزنم و پر از بحث های جدی و شیرین خواهد بود .
بی صبرانه منتظرم
یا خدا
😃
بازم افشاگری؟
😛
:🙁( yaad baad aan roozegaaraan yaad baad :🙁(
وت و شات
خیلی قشنگ بود محمد آقا
آنالیز اش ام که کردیم :دی
o/
ما که نبودیم اون موقع
اما عشقی که ما دیدیم ، ما جوان های 18 ساله مسخره بازی ای بیش نیست
ببین هر چیزی تو کفش بمونی برات شیرینه واسه شما هم تو کف موندن و رویا پردازی شیرین بوده
اما عشقی که من دیدم و حتی خودم تجربه کردم مسخره بازی بود و یک کشش درونی نسبت به یک داف بود
!!
ببخشید که صادقانه دارم میگم
اما احساسی که بین یک پسر دنبال محبت و یک داف به وجود میاد رو میگن عشق
عشقی که این سغدی و حافظ و ... می گن با این عشقی که ما می بینیم یکی نیست
شاید به خاطر سن پایینمه این چیزا رو نمیفهمم ، شاید عشقی که من تجربه کردم اسمش عشق نبوده و چیزی غیر اون وجود داره
شایدم من راست بگم
شایدم
...
حتما راست می گی عزیزم
معمولا آدم وقتی می فهمه که یه عشقی واقعا عشق بوده یا نه که چند سال ازش گذشته باشه
وقتی داخل موضوع هستی قضاوت کردن در موردش تقریبا غیر ممکنه
v
tnx
vote, sub .
tnx
Nice
voted
ممنون